• تعاریف مدیریت پروژه از دیدگاههای مختلف:
1-
مدیریت پروژه: مدیریت پروژه شامل مهارتها، ابزارها و فرایندهای مدیریتی است
که مورد نیاز برای اجرای موفقیت آمیز پروژه می باشد. بطور کلی مدیریت پروژه
شامل موارد زیر می باشد:
1- مهارتها
2- ابزارها
3- فرایندها
1-
مهارتها: مجموعه ای از مهارت و تجربه لازم برای کاهش میزان ریسک پروژه و دانش
تخصصی می باشد تا از این طریق احتمال موفقیت پروژه افزایش یابد.
2-
ابزارها: مجموعه ای از انواع متعددی از ابزارها برای بهبود شانس و موفقیت
پروژه می باشد که این ابزارها شامل الگوهای مستندسازی، ثبت و نرم افزارهای
برنامه ریزی و طراحی و چک لیستهای ممیزی و فرمهای بررسی می باشد.
3- فرایندها: مجموعه ای از تکنیکها و فرایندهای متعدد مدیریتی برای کنترل زمان، کیفیت و هزینه، تغییرات و ریسک می باشد.
2-
مدیریت پروژه: فرایند مجموعه فعالیتهای یکپارچه و به هم مرتبط می
باشد و لذا کسب نتیجه هر یک از محدوده های مدیریت پروژه، معمولا در سایرین
نیز موثر است. تعامل بین محدوده ها دارای نتایج مثبت و منفی برای هر یک از آنان
است. به عنوان مثال تغییر در محدوده کار غالبا در افزایش هزینه پروژه موثر است
اما این تاثیر می تواند در روحیه مجریان و یا حتی کیفیت محصول یا خدمت
مورد نظر اثر منفی داشته باشند، لذا در این تعاملات می بایستی همیشه به اهداف
پروژه توجه نمود. موفقیت در مدیریت پروژه، مستلزم مدیریت برتعامل بین محدوده
ها برای نیل به اهداف پروژه به بهترین روش ممکن می باشد.
3-
مدیریت پروژه: مجموعهای ازفعالیتهای طرح ریزی شده در جهت کسب نتیجه ای معین
است که باید در قالب یک مقیاس زمانی مشخص و با استفاده از بودجهای معین انجام
شود و همچنین پروژه ها باید از کارهای روزمره سازمان متمایز کنیم و از طریق اعمال
روشهای صحیح مدیریت پروژه به بهبود عملکردها بپردازید.
4- مدیریت
پروژه: موافق استانداردPMI، مدیریت پروژه شامل بکارگیری چهار عامل اساسی: 1-
دانش، 2- مهارتها، 3- ابزارها، 4- تکنیکهای لازم در اداره جریان اجرای
فعالیتها، به منظور رفع نیازهای پروژه است. نقش ابزار مناسب در پیشبرد اهداف
مدیریت پروژه انکارناپذیر است. در واقع پس از طراحی سیستم مدیریت پروژه
در سازمان بکارگیری ابزار مناسب در این سیستم، یکی از مهمترین عوامل محقق کننده
اهداف مدیریت پروژه در سازمان است.
5- مدیریت پروژه: برآوردن
نیازهای تجارت و صنعت مدرن در جهان پرشتاب امروز، نیاز به
تمرکز بر اولویتها، استفاده از روشهای بهتر مدیریت و قالبهای نوینی برای ارتباطات
دارد. قرن بیست و یکم با بودجه های کمتر و زمان جدید هستند. برای رقابت در این
محیط باید کار بیشتری را با منابع کمتر به نتیجه رساند. اصل رقابت و تلاش برای
برتری، سبب ظهور پدیده های نو در همه بخشهای تجارت و صنعت شده، نیاز به
تغییر و نوآوری را بر همگان مشخص کرده است، رقابت سبب بها دادن بیشتر به ایده
ها و طرحهای نوشده است. برای بقا در بین رقیبان باید سریع تر، ارزانتر و بهتر بود.
این
چنین نوگرایی سبب تعریف کارهایی جدید می شود، کارهایی که تا به حال انجام
نشده است در همان بار اول باید به درستی انجام شوند، لذا نیاز است تا شما به
ابزارهای جدید مدیریتی برای رویارویی با این قبیل کارها مجهز شوید.