بارگذاری و تحلیل سازه های دریایی و ساحلی
یکی از مسائل موجود در اسکله ها، سکوها و به طور کلی سازه های ساحلی و دریایی که در چند دهه اخیر بسیار مورد توجه بوده است، تحلیل این نوع سازه ها در مقابل بارهای وارده است. مسئله عمده ای که این سازه ها را از سازه های متعارف جدا می سازد، وجود آب در تماس با سازه است. وجود آب نه تنها در ارتعاشات تأثیر می گذارد، بلکه خود می تواند به وسیله امواج، عاملی مهم برای ایجاد نیروهای خارجی باشد. چنین نیروهایی ممکن است بخش مهمی از بارگذاری اسکله ها و سازه های دریایی را تشکیل دهند. این مسئله هم بر قسمت های بالایی سازه و هم بر فونداسیون سازه که اکثراً به صورت شمع می باشد، تأثیر می گذارد.
در مواردی که تحلیل سازه های دریایی با ابعاد بزرگ، نظیر سکوهای ثقلی و موج شکن ها موردنظر باشد، باید از تئوری پراکندگی (Diffraction theory) برای تعیین اثرات آب استفاده نمود. لیکن برای سازه های بلند و لاغر که نسبت ابعاد قسمتی از سازه ها که در معرض امواج قرار دارد به طول موج کوچک باشد، مسئله به صورت دیگری مطرح می شود. در حقیقت در این موارد، نیروهای وارده ناشی از اثرات متقابل آب و پایه اغلب تابعی از سرعت های نسبی بین آب و پایه می باشد