آنیما‬ ‫در شاهنامه


آنیما ‫

بخشی از روح مردان که زنانه است، در روان شناسی یونگ آنیما نامیده می شود. به اعتقاد وی ‫تعداد کم ژنهای جنس مخالف باعث پیدا شدن شخصیت ناخودآگاه جنس مخالف می شود. یونگ ‫میگوید: هر مردی تصویر جاویدان زن را در درون خویش حمل می کند؛ البتّه نه تصویر این یا آن ‫زن به خصوص را؛ بلکه تصویر ﻏایی زنانه را. این تصویر اصولاً ناخودآگاه است، ناخودآگاهانه بر ‫محبوب منعکس می شود و یکی از علل عمدهی عشﻖ و بیزاری است. او میگوید روان زنانه تجس‪م ‫تمامی گرایشهای روانی زنانه در روح مرد است؛ مانند احساسات و خلﻖ وخویهای مبهم، مکاشفه- ‫های پیامبر گونه، پذیرا بودن امور ﻏیر منطقی، قابلی‪ت عشﻖ شخصی، احساس خوشایند نسبت به ‫ﻃبیعت و رابطهی او با ضمیر ناخودآگاه (یونگ، 273:1377). منبﻊ الهام و شهود شاعر، ضمیر ناخودآگاه است و آنیما نهفته در ژرفای ناخودآگاهی است.   از نظر یونگ هنر وادبیات نیز مانند خواب محلّ ‫تجلّی آرکیتایپها و ظهور ناخودآگاه جمعی است (شایگانفر، 139:1380). دکتر فدایی در کتاب ‫»کارلگوستاو یونگ وروان شناسی تحلیلی او«بیان می کند که فشارهای اجتماعی به تفاوتهای ‫جنسی مردانه و زنانه جنبهی اﻏراقآمیز میدهد. زنان را وادار می کند وجه زنانهی خود را رشد ‫بیشتری دهند و مردان را وادار به تﺄکید بیشتر بر ﻃبیعت مردانه خود می کند؛ در نتیجه «جنبهی دیگر» ‫واپس زده و ضعیف می شود. مردان تمایل مییابند به گونهای«یکسویه» مستقل، پرخاشگر و متفکّر ‫شوند. با این وجود جنبهی زنانه در رؤیاها و خیال پردازیها به عنوان«زن درون» یعنی آنیما ظاهر ‫می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد