تجلی عاشورا در وصیت نامه شهدا


مقدمه
امروزه دربسیاری ازتفکرات واندیشه های متفاوت بشری ازعاشورا به عنوان یک فرهنگ نام می برند واینکه عاشورا را فقط یک اتفاق بدانیم به آن ظلم کرده ایم. عاشورا نه تنها به یک زمان ختم نمی شود بلکه متعلق به یک مکان نیست چراکه معتقدیم “کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا” پس می تواندیک فرهنگ غنی را باخودداشته باشدفرهنگی که بسیاری تاب تحمل آنراندارند. اصولاً هر نهضتی برای مقاصدی خاص پی ریزی می شود.   
گاهی این مقاصد، زائیده تفکرات و اعتقاداتی محکم از جنس فولاد است. در این شکل، هدف از مادیات فراتر رفته و دفاع از شرافت و کرامت انسانی را در پی دارد. اگر حماسه عاشورا به وقوع می پیوندد، اگر جوانان ایران تا سرحد خون و مرگ و شهادت به مقابله با دشمن می پرداختند، برای دفاع از تفکرات و و اعتقاداتشان است. چرا علی و اولادش را امروز زنده تر از دیروز می بینیم؟ چرا وقتی نامی از علی و اولادش می آید، دل ها قوت بیشتری برای شهادت می گیرند؟ زیرا کلام علی (ع) کلام خداست، و کلام خدا چنان در روح حسین (ع) طنین انداز است که او را مهیای یک حماسه می کند.
عواملی از جمله رد تقاضای بیعت، خواسته مردم، امر به معروف و نهی از منکر در قیام و نهضت حسینی نقش اساسی ایفا می کنند. اما کدام یک از این تعلق ها حسین را برروی خواسته اش استوار و راسخ می کند؟ از یک طرف، اگر حکومت به دست یزید مستبد بیفتد، حکومتی همچون حکومت لائیک رقم می خورد؛ از طرف دیگر 5 هزار نفر خواستار اویند و از طرف دیگر حسین (ع) می بیند که به حق عمل نمی شود و اباطیل در دین رخنه کرده اند: «آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود؟». در ادامه همین حدیث، هر انسانی را موظف می داند که از جان و مال و ناموس خویش بگذرد تا دین حق جاوید بماند. نطق سوم، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، او را برروی خواسته اش استوار می سازد؛ زیرا از شاخص ها و ویژگی هایی چون اصلاح جامعه، هدایت، اقامه عدل … نیز برخوردار است و در همین حال مجموعه ای از عقاید و ارزش های معنوی او را شامل می شود. تا اینجا فرهنگ عاشورا را تداعی کردیم و اما فرهنگ دفاع مقدس.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد